بنیتای قشنگمبنیتای قشنگم، تا این لحظه: 12 سال و 15 روز سن داره

دختر بی همتای ما

جشن تولد یکسالگی بنیتا کوچولو با تم خرس پو

دختر بی همتای ما..عشق کوچولوی مامان و بابا تولد یک سالگیت مبارک دلبندم بنیتای خوشگلم اصلا باورم نمی شه یک سال از روزی که نگاهم به وجود نازنیت گره خورد و عاشقانه قلبم برای تو به تپش افتاد گذشته باشه..روزی که تو اومدی و منو لایق مادر بودن خودت کردی..روزی که منو از یه آدم بیخیال و بی مسئولیت تبدیل به یک مادر مسئولیت پذیر و هوشیار کردی.. بنیتا جان در این روز زیبا که بدون شک بهترین روز سال برای من و بابایی هست برات بهترین آرزوها رو داریم عزیزم..از خدای مهربونم می خوام همیشه محافظت باشه و از تمام غم ها و ناخوشی ها دورت کنه دلبندم ..امیدوارم سلامتی و سعادت تا ابد همراهت باشن عشق کوچولوی ما.. از خدا ممنونم که فرشته مهربونی مثله تورو به ما امان...
24 فروردين 1392

سیزده بدر و اولین سرماخوردگی عشق کوچولو

بنیتا جونم امسال سیزده بدر هم مثله سال گذشته رفتیم اردستان توی باغ خودمون با خانواده بابایی و خانواده عمو حشمت بابا و دایی حمید بابایی البته سال گذشته شما تو دل مامانی بودی و من برای اومدنت دیگه داشتم لحظه شماری می کردم  و خیلی مراقب بودم که فعالیتی نکنم که یه وقت زودتر از موعد به دنیا بیای ..عزیزم سال پیش همش تورو تصور می کردم که سیزده بدر بعدی که بیایم اینجا تو چقدر شیطونی می کنی و از این فکرا خیلی ذوق زده می شدم!!و امسال با هر نگاه به تو یاد سال گذشته مون می افتادم و خدارو شکر می کردم که صحیح و سالم کنارمون هستی گل مامان عزیزم روز سیزده بدر هوا خیلی خوب و بهاری بود اما عصر هوا رو به باد و خاک رفت و ما وسایلو جمع کردیم و رفت...
18 فروردين 1392

اولین مروارید کوچولوی عسلم

بنیتا نفسم بالاخره بعد از ماهها انتظار اولین مروارید کوچولوت دیروز در 11 ماه و هیجده روزگیت در لثه پایین سمت راست رونمایی کرد! عزیزم نمی دونی چقدر از لمس تیزی دندونت ذوق زده شدم و سریع به همه خبر دادم که بالاخره دختر منم جزو کباب خورا شد!! قربونت برم خداروشکر اصلا سر دراومدن دندونت تب یا بی قراری نکردی و خیلی راحت تر از اونی که تصورشو می کردم مروارید خوشگلت جوونه زد..مامانی امیدوارم بقیه دندونات هم به همین راحتی دربیان و تو اذیت نشی عسلم بنیتای نازم جالبه بدونی که دراومدن اولین دندونت مصادف شد با سالگرد عروسی ما که بابایی هم به همین مناسبت یه ناهار توی یه جای خوب مهمونمون کرد و شب هم یک کیک خوشمزه خرید که بردیم خونه باباجون رحمت این...
12 فروردين 1392

اولین عید نوروز با بنیتا جون

دختر گل مامانی امروز اولین روز بهار و اولین عید نوروز زندگی قشنگ توست عزیزترینم .. نمی دونی چقدر خوشحالم که تو کنارمون هستی و گرمی بخش سفره هفت سین امسالمون بودی نازنینم دختر قشنگم بهار بهترین فصل و فروردین بهترین و زیباترین ماه برای منه چون هم سالگرد عقد من و بابایی توی این ماهه هم سالگرد عروسیمون و هم تولد تو زیباترین و بهترین هدیه خداوند مهربون به ما بنیتای نازم امیدوارم صد بهار زیبا رو در زندگی تجربه کنی و مثله ماه تولدت همیشه دلت سبز و شاداب باشه گل قشنگم اینم چندتا عکس از سفره هفت سینمون ولی چون تو همون لحظه خیلی خوابت گرفته بود و بد اخلاق شده بودی نذاشتی ازت خوب عکس بگیریم       بنی...
2 فروردين 1392
1